گر چه دوریم از بساط قرب همت دور نیست

۶ مطلب با موضوع «یادداشت های خاص :: تنهایی» ثبت شده است

پس از ۲۵ سالگی

پس از مدت ها دست به قلم برده‌ام و قصد نوشتن دارم. چند روزی از ۲۵ سالگی ام گذشته. خیلی فرقی با قبل نمی‌کند برای من مثل قبل صبح ها شروع می‌شود و مثل قبل به شب میرسد. مدت هاست قصد نوشتن دارم اما صبر کردم تا سیاهی دست از سرم بردارد و قدری در آرامش بیشتر بنویسم، سیاهی تمام شدنی نیست پس به ناچار با همین حال نوشتم. همه روز تولد خود یک غم ساده تجربه می‌کنند اما من غمی پیچیده تر از غم افزایش سن و کم شدن عمر تجربه می‌کنم و خیلی ها از این حال بی خبرند. ۲۵ سالگی من شروع شد و رفتن تو اکنون ۱۵ ساله شده.
در این تبعیدگاه نه چندان کوچک نه چندان آرام، بیش از چند توهم از سال های پیشم به خاطرم نیست. درگیر کثرت شدم و خبری از وحدت نیست. از تمام ایده‌آل ها فاصله گرفتم و در تصویر بقیه این چنین نیست. اگه به اندازه قطره‌ای از اقیانوسی که در خیالاتم متلاطم است را به هرکسی نمایان کنم از ترس نفرین همیشگی ترکم خواهد کرد و دیگر برنخواهد گشت.

حال من؟ مانند فردی که کابوس می‌بیند و می‌داند خواب است و منتظر است با ضربه‌ای، تکانی یا اتفاقی از خواب بیدار شود اما خواب طولانی شده، جوری طولانی که بعضی اوقات بازی می‌خورد، شک می‌کند، شاید همینجاست واقعیت... 

پریشان نویسی بعد از ۲۵ سالگی
 

۰۹ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۲:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پنجشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۴۱ ب.ظ
سردرگمی سردی تنهایی

سردرگمی سردی تنهایی

سردرگمی سردی تنهایی

سردرگمی سردی تنهایی

سردرگمی سردی تنهایی

سردرگمی سردی تنهایی

سردرگمی سردی تنهایی

سردرگمی سردی تنهایی

سردرگمی سردی تنهایی

سردرگمی سردی تنهایی

سردرگمی سردی تنهایی

۱۰ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمعه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۴:۴۰ ب.ظ
انتظار

انتظار

یکی از سخت ترین دردهای تاریخ انتظار است، دردی که مخصوص شخص خاصی نیست

تقریبا همه آن را چشیده اند با کم و زیادی اش، مادران و پدران به نوعی دوستان به نوعی اما سخت ترین نوع این انتظار انتظار عاشق است

حال اگر معشوق دوست باشد و ... انتظار سخت تر اگر میخواهید معنای واقعی ثانیه و دقیقه و ساعت را بفهمید تنها کافی است یکبار انتظار را بچشید تا معنای واقعی زمان را متوجه شوید

 

هفت قدم مانده به صبح ...

۲۴ شهریور ۹۶ ، ۱۶:۴۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
چهارشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۵۳ ب.ظ
تبعید در تبعید در تبعید در تبعید گیج کننده ترین حالت

تبعید در تبعید در تبعید در تبعید گیج کننده ترین حالت

نمیدانم تا کنون تجربه کرده اید یا نه زمانی که در خواب متوجه میشوید که خواب هستید ولی از خواب بیدار نمی شوید و  با اراده رویا را ادامه می دهید و ... 

تبعید ماهم چیزی شبیه این دارد اما خیلی گیج کننده تر زمانی که متوجه شوید در تبعید تبعید شده اید و در آن هم نیز تبعید شده اید 

اکنون که این عبارات را می نگارم آرایه ای چند بعدی از تبعید ها گرفتار شده ام...
خدایا زانوان توان راه رفتن ندارند ... :(

۱۵ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۵۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۶، ۰۳:۵۶ ب.ظ
دلتنگی

دلتنگی

 

دلتنگی هم بد دردی است زمانی که در ایام تبعید و در زمان هایی که میدانی در این زندان ماندنی نیستی دل به چیزی ببندی و در همان زندان هم در همان ایام تبعید هم پیدایش نکنی
 
دلم نمی آید بگویم ای کاش دل بستن نبود ای کاش در ایام تبعید.... اما این را میدانم که دلبستگی انسان را به درون خودش تبعید میکند ... اکنون که با جگری شرحه شرحه این کلمات را در کنار هم می نهم میلیون ها سال نوری در درون خودم تبعید شده ام و دلم سنگینی میکند... 
 
بعضی اوقات یک کلمه، یک جمله هر چند کوچک تو را از تبعید درونی ات بیرون می کشد و برای چند لحظه نور و روشنایی و رنگ را حس میکنی، مثل صبحت بخیر عزیزم.
 
بعضی اوقات هم باید صبرکنی تا بغضت امان دهد تا راه را باز کند و برای چند لحظه در و دیوار زندان را خیس کند و بوی خاک خیس را حس کنی بوی زنده بودنت را بوی تبعیدی بودنت را.
هر تبعیدی را که به اختیار نرفته باشم این یکی را به اختیار آمده ام و از هیچی سختی لب باز نمیکنم
 
#رضا_برضائک
۱۳ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۴۹ ب.ظ
تنهایی

تنهایی

گاهی تنهایی اینقدر هم بد نیست

آنچنان که در تنهایی عمل می کنید، شخصیت شما همان است.

بعد از مرگ هم خودمانیم و خودمان، دنیا و اهلش را واگذاریم برای خود، خود را دریابیم

بعضی اوقات دلم میخواهد حتی برای چند ساعت که شده، از خودم هم دور شوم بروم و نباشم

با نبود من هیچ اتفاقی نمی افتد، همانگونه که با بودنم.

۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۴۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰